برگزاری دادگاه منافقین در ایران به فهم تاریخ کمک میکند
تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۹۱۰۵۸
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها - مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: منافقین از معدود گروهکهای معاندی هستند که در ایجاد و سازماندهی آشوب و اغتشاش علیه مردم ایران ایفای نقش میکنند. از سوی دیگر جنایتهای بیسابقه آنها در دهه شصت از تروریستیترین حوادث تاریخ معاصر است.
در ماههای اخیر به واسطه اقدامات سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالملل و با همکاری دولت آلبانی وضعیت سازمان تزلزل بیشتری یافت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به همین منظور به مناسبت هشتم شهریور سالگرد شهادت شهیدان رجایی و باهنر با حجتالاسلاموالمسلمین مصطفی پورمحمدی رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی به گفتوگو نشستهایم. متن این گفتوگو در ادامه از نظر میگذرد.
*در ماههای گذشته مسأله برگزاری دادگاه منافقین در ایران مطرح شده است نظر شما در این رابطه چیست؟
-در ایام عملیات مرصاد قرار داریم که در مرداد ماه انجام گرفت. این ماه به نوعی ماه جنایات منافقین علیه ملت شریف ایران است. تقریبا سی سال پیش در چنین روزهایی منافقین پس از پذیرش قطعنامه 598 توسط جمهوری اسلامی که زمینهساز تلطیف روابط اقتصادی و سیاسی کشور ما و عراق میشد؛ با یک آرایش نظامی گسترده تلاش کردند با ترور و حمله به مراکز نظامی، کشور را تصرف کنند. آنها این عملیات را فروغ جاویدان نام نهادند. مسعود رجوی در آن روز گفته بود" چهل و هشت ساعت بعد به تهران میآییم و مجاهدین تا آن زمان آزاد هستند تا هر کاری که میخواهند انجام بدهند". این یعنی یک خط خون برای قتل تمام کسانی که مانع انگاشته میشوند.
در سالهای پس از آغاز عملیات مسلحانه علیه ملت شریف ایران به صورت جسته و گریخته دادگاههایی برای محاکمه افراد این سازمان جنایتکار برگزار شده است. اما محاکمه اصل جریان منافقین از نقطه آغار تا کنون امری است که به دلائل مختلفی چون صعوبت تنظیم یک دعوای حقوقی علیه سازمان با لحاظ عملکرد و تاریخچه، فرا شعبهای بودن این دادگاه و البته مقداری کمکاری تا امروز به تاخیر افتاده بود و همان طور که اشاره کردید قرار است انشاءالله در مهر ماه امسال دادگاهی برای محاکمه این سازمان و عناصر اصلی آن برگزار شود. البته به ایمیل عناصر اصلی این سازمان احضاریههایی ارسال شده و از آنها خواستهاند تا وکلایی را برای دفاع از خود معرفی کنند و تلاش شده تمام قواعد حقوقی درباره آنها رعایت شود.
*با توجه به اینکه این افراد در خارج از مرزهای کشور فعالیت دارند برگزاری چنین دادگاهی چه آثاری دارد؟
این دادگاه از چند جهت دارای اهمیت است. اولا: از تحریف واقعیت جلوگیری میکند و تصویری درست از چهره این سازمان منحوس را روایت میکند. ببینید اگر بخشی از کشورهای استعماری که به دنبال سوءاستفاده از این سازمان در جهت منافع خود هستند را کنار بگذاریم -کشورهایی که بیان واقعیت تاثیری در رفتار آنها ندارد- برگزاری این دادگاه به صورت خوب و همراه با مستندات سبب تنویر افکار عمومی جامعه جهانی خواهد شد در این صورت افراد و جوامع مغلوب تحریفها و دروغهای این سازمان و حامیان آن نمیشوند. در دادگاهی که برای آقای حمید نوری در سوئد برگزار شد در جریان گفت و گوی بیرون دادگاه میان آقای نوری و افرادی که علیه او شهادت داده بودند نکته قابل تاملی وجود دارد.
این افراد به آقای نوری میگویند "تو قاتل هستی" آقای نوری هم در پاسخ میگوید "شما 17 هزار نفر از مردم ما را شهید کردید." اینها در پاسخ میگویند بیشتر از این ارقام شهید کردهاند و خواهند کرد. این تعداد از ترور در مقایسه با توطئههایی که اینها علیه ملت ایران در زمان جنگ و پس از آن انجام دادند مساله ناچیزی است. به نظر بیان این واقعیات در روشن شدن ذهنیت عمومی جامعه خودمان و جامعه جهانی بسیار مؤثر است.
نکته دوم زمینهسازی برای بازگرداندن این افراد است. ببینید پلیس اینترپل تنها از طریق تشکیل پرونده قضایی و محاکمه افراد با کشورها همکاری میکند از همین رو تشکیل پرونده و برگزاری دادگاه محاکمه کمک شایانی به استرداد اعضای اصلی این سازمان
میکند.
اثر دیگر این دادگاه فشار به این سازمان در کشورهایی است که در آن فعالیت دارد. به بیان دیگر اگر افراد این سازمان به کشور عودت داده نشوند برگزاری این دادگاه سبب میشود در آن کشورها تحت فشار قرار بگیرند و آزادی عمل از آنها گرفته شود همانطور که در آلبانی که نوکر بیجیره و مواجب آمریکا و اسرائیل بود و حضور اینها در آنجا هیچ منفعتی برای آلبانی نداشت چنین شده است. آلبانی اکنون متوجه مضرات حضور این سازمان در کشورش شده است برخی از سران آن را بازداشت کرده و اجازه ورود مریم رجوی را به این کشور نداده است.
*نظر شما درباره اعلام آمادگی کانادا برای پناه دادن به این عناصر مخرب چیست؟
-بله هنوز هم کشورهایی مانند کانادا وجود دارند که به دنبال ماجراجویی هستند و فکر میکنند میتوانند به ما ضرر بزنند در حالی که قطعا به خودشان ضربه میخورد چه اینکه منافقین حتی در کنار مرزهای ما در عراق هم نتوانستند کاری از پیش ببرند و الان هم در آلبانی یک مانور بیارزش میدهند.
به عقیده من اگر کشور کانادا میخواهد مشکلی را در منطقه ما حل کند بهتر است سراغ مسائل راحتتری مانند انتقال یهودیان اسرائیلی فکر کند و این اسرائیلیهای بدبخت، بیوطن را در سرزمین پهناور و پیشرفته خود جا بدهد تا مشکلات جهان و منطقه حل شود به طور قطع اسرائیلیها هم به کانادا کمک میکنند چه اینکه اینها لابیهای قدرتمند و ثروتمندی هستند.
*این روزها مطلبی درباره تشکیل پرونده برای افرادی که سابقا به پرونده آنها رسیدگی شده مطرح شده است آیا این مطلب واقعیت دارد؟
اولا این خبر کاملا کذب است چراکه این پروندهها متفاوت هستند. ثانیا به نظر میرسد این خبر، طراحی یک پرونده است در شرایطی که ما درگیر جنگ هستیم و هنوز با مجاهدین تسویه حساب نکردیم به بیان دیگر اینها تلاش میکنند با چنین اقداماتی توجهها را از جنایات خود برداشته و بر فعالیتهای جمهوری اسلامی متمرکز کنند و در یک کلام تلاشی است برای عوض کردن جای جلاد و شهید.
*با توجه به اینکه در آستانه سالروز شهادت شهید رجائی و اعضای هیأت دولت توسط عناصر این سازمان منحوس هستیم و حضرت عالی سالها در صدر مبارزه با این سازمان بودید آیا اطلاعاتی دارید که تاکنون ناگفته مانده باشد؟
-یک نکته مهم این است که کشمیری، کلاهی و آن عامل نفوذی در دادستانی انقلاب، از روزهای اول انقلاب در این دستگاه نفوذ کردند. مثلا کلاهی آنطور که خاطرم هست اردیبهشت ۵۸ جذب حزب جمهوری شده است و ماهیانه هم ۸۰۰ تومان حقوق دریافت میکرده است. یعنی منافقین از ماههای اول انقلاب خودشان را برای چنین ضربه زدنهایی آماده کرده بودند. یا مثلا مسعود رجوی سرکرده این گروه، هفت یا هشت اسفند۵۷ حدود ۱۵ روز بعد از انقلاب در سخنرانی میگوید که کاری نکنید ما به اسلحه رو بیاوریم. حتی اسنادی از ملاقاتهای این سازمان با سران حزب بعث در حدود یک سال و نیم قبل از جنگ وجود دارد.
به بیان دیگر داستان این سازمان بسیار فراتر از آن چیزی است که تاکنون مطرح شده است. به همین خاطر کسی نمیتواند ادعا کند که ابتدا جمهوری اسلامی با آنها بدرفتاری کرد و آنها در پاسخ به خشونت رو آوردند.
انشاءلله اگر فرصت بشود دادستان و همکاران قضایی بتوانند ادلّهی خودشان را در دادگاه ارائه بدهند برای خیلیها این بحثها جذاب، مهم و عبرتآموز است و به فهم جریانهای تاریخی کمک شایانی خواهد کرد.
*با توجه به اینکه حضور افرادی چون کلاهی یا کشمیری در سطح بالای حکمرانی نمیتواند بدون همکاری افراد دیگر باشد به نظر میرسد این مساله که چه کسانی با این افراد همکاری میکردند از بخشهای خاکستری و حتی تاریک، اقدامات این سازمان است نظر شما در اینباره چیست؟
-به نظرم مسأله اینطور که فرمودید نیست و این سؤال ناشی از عدم اطلاع دقیق از واقعیت آن زمان است. این حساسیت بیش از خود حقیقت است. باید شرایط را درک کرد. زمانی که حزب جمهوری اسلامی در 25 بهمن اعلام موجودیت کرد ظرف چند ماه اعضای آن به بیش از ۴ میلیون ثبتنام رسید.
در آن شرایط مطرح کردن گزینش بدون وجود کادر لازم برای افرادی که داوطلبانه پا پیش گذاشته بودند مطرح نبود از چه طریقی باید عضویت یک نفر در منافقین را میفهمیدیم در آن زمان دو معرف برای دادگاه انقلاب کفایت میکرد.
انسان باید شرایط را درک کند. بعضی وقتها توهم توطئه آنقدر برجسته میشود که تبعات مصیبتبار و آزاردهندهای دارد. بله این عملیاتها اقدامات افراد نبود و سازمان مجاهدین خلق با هدایت سرویسهای خارجی پشت این اقدامات بودند اما این مسأله که این افراد با حمایت عده دیگری در دولت نفوذ پیدا کردند را نباید قاطعانه مطرح کرد بلکه باید به سراغ مستندات رفت و تا زمانی که واقعیت کشف نشده نباید به افراد اتهام زد.
پایان پیام/ت
منبع: فارس
کلیدواژه: سازمان منافقین پورمحمدی برگزاری دادگاه جمهوری اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۹۱۰۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ سفیر ایران به ادعای نخستوزیر دانمارک/ به نسلکشی واکنش نشان دهید
به گزارش خبرآنلاین به نقل از ایسنا نامه سرگشاده افسانه نادی پور به مته فردریکسن نخست وزیر پادشاهی دانمارک منتشر شد که به شرح زیر است:
فرصت را غنیمت شمرده به اظهارات منتسب به سرکار عالی مبنی بر «ایستادن ایران در سمت اشتباه تاریخ» پس از پاسخ تلافیجویانه مشروع ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ ( ۱۳ آوریل ۲۰۲۴) نیروهای مسلح ایران به حمله اسرائیل به سفارت ایران در سوریه پاسخ میدهم.
احتراما، یادآور میشوم که روز دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ (اول آوریل ۲۰۲۴) در حمله اسرائیل به اماکن دیپلماتیک ایران در دمشق تعداد زیادی، از جمله هفت مستشار ارشد نظامی ایرانی که برای مشاوره به دولت سوریه در مبارزه با گروه تروریستی داعش در این کشور حضور داشتند، کشته شدند.
با توجه به مصونیت اماکن دیپلماتیک بر اساس قوانین بینالمللی و کنوانسیونهای دیپلماتیک، ایران انتظار داشت که حمله اسرائیل به اماکن دیپلماتیک از سوی همه کشورها، بویژه آنهائی که در ارتباط با احترام به حقوق بینالملل خود را پیشتاز میپندارند، و مهمتر از همه توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، محکوم شود.
مایه تاسف است که برخی از کشورها، اگرچه به طور مستمر خواستار خویشتنداری و کاهش تنش «برای جلوگیری از گسترش درگیری» بوده اند، اما حمله اسرائیل که دقیقاً مغایر با فراخوانها برای خویشتنداری، و تعمدا به قصد فراگیر کردن جنگ در منطقه با کشاندن ایران به جنگ با متحدان اسرائیل، بخصوص ایالات متحده آمریکا، به منظور منحرف کردن توجه از جنایات جاری اسرائیل در غزه بود، را محکوم نکردند.
ایران با قصد پرهیز از افتادن در این تله اسرائیل، در حالی که با سازمان ملل و سایرین در حال گفتگو و تعامل بود، بمدت ده روز حداکثر خویشتنداری را از خود نشان داد. در نهایت، و در پی عدم واکنش از سوی شورای امنیت سازمان ملل به دلیل مخالفت برخی از اعضای دائم این شورا، برای کشور من هیچ گزینه ای جز اعمال حق ذاتی دفاع از خود، براساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد، در مقابل نقض حاکمیت آن توسط اسرائیل باقی نمانده بود.
همچنین باید در نظر داشت که پاسخ ایران سنجیده، محدود، با اجتناب عمدی از اهداف غیرنظامی یا اقتصادی بود و تنها دو پایگاه هوایی را که در حمله به بخش کنسولی سفارت در دمشق شرکت داشتند را هدف قرار داد.
با توجه به موضعگیریهای مثبت مقامات دانمارکی، از جمله سرکار عالی، در مورد نیاز مبرم برای رعایت حقوق بشر، انتظار می رفت که واکنشی نسبت به جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت و نسل کشی در غزه و سایر نقاط فلسطین اشغالی صورت گیرد. تصاویر زنده از غزه که نشان دهنده فجیعترین ظلم - مرگ، ویرانی، گرسنگی و انسانیت زدائی – بویژه علیه زنان و کودکان، که وجدان جهان را به لرزه درآورده است، نه تنها شایسته محکومیت، بلکه سزاوار فریاد و نهیب اعتراضی است. متأسفانه، از هیچ یک از کسانی که خود را در سمت درست تاریخ میپندارند، چنین موضعگیری دیده نشده است.
بر اساس آمار روزآمد، در حملات اسرائیل به غزه از ۷ اکتبر، حداقل ۳۵۰۰۰ فلسطینی، دو سوم آنها زن و کودک، کشته و ۷۸۰۰۰ نفر زخمیشده اند. هزاران نفر مفقود هستند که گمان می رود زیر آوار مدفون شده اند، نزدیک به ۳۰۰۰۰ کودک، تعداد زیادی از آنها با جراحات ماندگار و ابدی، یتیم شده اند و بسیاری از آنها بستگانی هم برای مراقبت از خود را ندارند. ۳۸۰۰۰۰ واحد مسکونی، ۴۱۲ مدرسه و دانشگاه، ۵۵۶ مسجد، سه کلیسا و ۲۰۶ اماکن باستانی و میراث فرهنگی، و همچنین ۳۲ بیمارستان و ۵۳ مرکز بهداشتی تخریب شده اند، اما، دریغ از یک کلمه محکومیت از جانب کسانی که "در سمت درست تاریخ ایستاده اند"!
این یک واقعیت زندگی است که کشتار و ویرانی برای هیچ یک یا هیچ ملتی صلح و امنیت به ارمغان نخواهد آورد. بر اساس گزارش سازمان ملل، تنها در غزه، ۱۹۰۰۰ کودک یتیم شده اند که بستگانی هم برای مراقبت از خود ندارند. آنها چه نقشی در درگیریهای چند دهه گذشته داشته اند؟ اگر این بچهها از ادامه کشتار در غزه جان سالم بدر برند، چه انتظاری باید از آنها داشت؟ از دیگرمردم آنجا، پیر و جوان، که در تمام طول عمرشان جز اشغال، سرکوب و تسخیر و مقهورسازی چیزی ندیده اند، چه انتظاری باید داشت؟
خانم نخست وزیر!
اغلب گفته میشود که "حقیقت اولین قربانی جنگ است". اولاً، این یک جنگ نیست، یک حمله وحشیانه یک طرفه به جامعهای محصور شده و بی دفاع، عمدتا زنان و کودکان، به قصد ریشه کن کردن آنهاست. ثانیاً، اینجا نه که حقیقت، بلکه انسانیت است که قربانی شده است. حقیقت آشکار، و همان چیزی است که جهان با وحشت شاهد آن است و آن چیزی نیست جز جنایات علیه بشریت، بی سابقه در عصر حاضر و گذشته، که به طرز بیرحمانهای علیه غیرنظامیان بیگناه در حال وقوع است.
درخواست آتش بس، اما عمل نکردن به آن، دادن کمکهای غذایی، اما مخالفت نکردن با تحویل سلاح به اسرائیل برای بمباران کامیونهای مواد غذایی، نهایت تناقض اخلاقی است. عدم محکومیت این جنایات، از جمله، به اسرائیلیها کارت سفید و اختیار تام میدهد تا به کارزار نسل کشی و پاکسازی قومی غزه ادامه دهند.
بیم آن می رود که ادامه بی رویه این نسل کشی عواقب گسترده ای را نه تنها برای مردم باقی مانده غزه، بلکه برای منطقه و به تبع آن برای کل جهان در پی داشته باشد. بنابراین، بر همه دولتها، سیاستمداران، افراد صاحب نفوذ و مردم واجب است که برای توقف این قتل عام به شدت، معنادار و مؤثر تلاش کنند. چه تعداد بیشتر باید کشته شوند و چه میزان ویرانی بیشتر باید به بار آید تا متحدان اسرائیل در سمت درست تاریخ بایستند و پایان دادن به مرگ و ویرانی در غزه را خواستار شوند؟
نخست وزیر در مصاحبهای تلویزیونی گفته بود که ایران درباره پاسخ به رژیم صهیونیستی، طرف اشتباه تاریخ ایستاده است و نقش مخرب در خاورمیانه دارد.
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901536